با فرارسیدن ماه محرم، روستای صومعه علیا غرق در عزا و ماتم میشود و مردم این روستا به خیابانها می آیند و عشق و ارادت خود را به سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش به نمایش میگذارند.
با فرارسیدن ماه محرم، روستای صومعه علیا غرق در عزا و ماتم میشود و مردم این روستا به خیابانها می آیند و عشق و ارادت خود را به سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش به نمایش میگذارند.
تاپماجا (چیستان) و جوابلاری
او ندیر بالالارین ییغار باشینا سیزیللار = سماور
بیر اتاق وار دیوارلاری صدف دن = آغیز
او ندیرکی سوتونی یوخ دایانیب = گوی
او ندیرکی رنگی یوخ بویانیب = طبیعت
او ندیرکی اوت گورمه میش داغ اولار = اورک
او ندیرکی نه الی وار نه ایاقی سنن اولان اونی مینر یولّاقی = تابوت
او ندیرکی قره گلر آغ اولار = سقال
او ندیرکی بو داغدان او داغا ایلچیدی = یئل
او ندیر کی قاریشگادان کیچیکدی = مئغمغا
او ندیرکی هئچ آت داشا چیخمادی او آت چیخدی = دولدول
او ندیرکی نه ارکک دیر نه دیشی = قاطیر
او ندیرکی ییغیشسا داغ اولار = گناه
او ندیرکی همی ارکک دیر همی دیشی = دولدول
او ندیرکی اللاهین عرشیننن منه بیر خبر گتیرر = نردبان
او هانسی شهردیرکی خرابه دیر، یئنه ده خرابه = لوت
او ندیرکی دریسی وار توکی یوخ = بالیق
او ندیر قاب آلتیندادیر= قونشو پایی
داغدا شاققیللار = ایلدیریم
چایدا شاپیللار = بالیق
اوبادا نیگهبان = ایت
کنده سولیمان = خوروز
تاپ بو ندیر تاپماجا، ایاقلاری یاپماجا، گوزلری وار پیالاجا = دوه
یئر آلتیندا یاغلی قمیش = ایلان
قره تویوخ جوکدو یئره، باغیرساق لارین توکدو یئره = زنجیر
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
بازی ها یا ایونلار در روستای صومعه علیا
قایش قاپا در صومعه علیا(سوما)
بیش از چهار نفر در آن شرکت می کنند و کمرهای «قایش» خود را باز می کنند و دایره ای کمتر از قطر دو تا سه متر می کشند و یاران بازیکن به دو دسته تقسیم می شوند.
یک قسمت در داخل دایره هر کدام روی یک کمر «قایش» برای محافظت می ایستند و گروه دوم در خارج سعی می کنند که با بیرون کشیدن آنها از دایره یا به شیوه ای دیگر کمرها را بربایند.
در این موقع، اگر گروه داخل بتواند با پا به پا یا بدن (از کمر به پایین) بزند، می بازد و بازی عوض می شود و گروه داخل و خارج جای خود را عوض می کند و بازی به همین روش ادامه می یابد.
از بازیهای دیگر «چلینگ آغاج» ، «الک تولنگ» ، «لی لی» ،«تپیک دوشدی» که شبیه کاراته است. «بش داش» را که میان بچه ها – بخصوص دختران – رسم است با پنج سنگ کوچک بازی می کنند.
چیلینگ آغاج در صومعه علیا(سوما)
این بازی می تواند بین 2 الی چند نفر برگزار شود ابزار بازی شامل یک چوب بزرگ ( آغاج ) و یک چوب کوچک ( چلینگ ) است . این بازی که شور و حال زیادی دارد در بیشتر اوقات در روستاهای صومعه علیا در روز سیزده بدر بصورت دسته جمعی و خانوادگی بازی می شود که شور و حال بسیار زیاد و وصف ناشدنی دارد .
این بازی احیتاج به زمین وسیع دارد که بیشتر حالت طولی دارد تا مربع . نحوه بازی بدین صورت است که ابتدا نفرات به دو تیم مساوی تقسیم می شوند . بر اساس قرعه که بیشتر مواقع با شیر یا خط است مشخص می شود که کدام تیم اول باید پرتاب کننده چلینگ باشد . نفر اول باید طی ترتیب خاصی با روشهای مختلف اقدام به زدن چلینگ با آغاج کند . یک نفر با چوب بزرگ به چوب کوچکتر زده و آن را به دور دست می فرستند طرف مقابل می باید آن چوب کوچک را در هوا بگیرد و اگر موفق به گرفتن آن نباشد باید از همان نقطه ای که بر زمین افتاده چنان پرت کند که به چوب بزرگ که در زمین و نقطه ثابتی قرار گرفته است اصابت کند در این صورت برنده است و گرنه بازی همچنان ادامه دارد و این بار یکی از اعضای گروه اول چوب کوچک را طوری در چاله ای جای می دهد یا روی سنگ می گذارد که موازی با خط طولی زمین بوده و لااقل یکی از لبه های آن آزاد باشد و با چوب بزگ به قسمت آزاد چوب زده و هنگامی که چوب کوچک به هوا پرتاپ می شود با چوب بزرگ به آن زده و از آنجا به دور دست می فرستد هر چه ضربه محکمتر باشد بهتر است طرف مقابل می باید آن چوب کوچک را گرفته و یا از همان نقطه ای که بر زمین افتاده چنان پرت کند که به چوب بزرگ که در زمین و نقطه ثابتی قرار گرفته است اصابت کند در این صورت برنده است و جای خود را با گروه اول عوض می کند در غیر این صورت افراد گروه اول سوار بر افراد داخل زمین می شوند . افراد گروه دوم تا موقع برنده شدن مجبور به سواری دادن به افراد گروه اول هستند. این بازی تحرک بیشتری دارد .
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
شب چله
شب چله طولانىترین شب سال محسوب مىشود. مراسم این شب بهصورت شبنشینى دوستانه و فامیلى است. در این شبنشینى انواع خوراکىهاى زمستانى یعنى خشکبار و شیرنى خورده مىشود. پختن برنج سفید در شب چله یا یلدا نوعى جادوى سفید براى سفید رزوى و نیکبختى در زمستان سرد و سیاه بهشمار مىرود.
مراسم مربوط به چله کوچک که سردترین و سختترین روزهاى زمستان را شامل مىشود. در بیشتر روستاها و گاه مناطق شهرى آذربایجان شرقى برگزار مىشود. رایجترین آداب مربوط به چله کوچک، برافروختن آتش بر بامها و گاه تیراندازى یا سر و صدا کردن است. گمان بر این است که با این مراسم، 'قارىننه' یا پیرزن سرما ترسیده و فرار مىکند.
چهارشنبهسورى
چهار آتش افروزى در چهار چهارشنبه به عدد رمزى چهار اشاره دارد. فیثاغورس عدد چهار را اصل و ریشهٔ طبیعت جاودان مىداند. چهار جهت اصلی، چهار طبع انسانی، چهار عنصر حیات اشاره به امر واحدى دارد.
در آئین چهارشنبهسوری، عدد چهار حکایت از چهار وجه طبیعت دارد که بهتدریج عنصر واحد طبعیت، سال، مکان یا هر پدیدهٔ چهاروجهى را مىسازند. به این ترتیب اولین چهارشنبه منسوب به باد است. دومین خاک است، سومین آتش و چهارمین آب که در این زمان از یخ بستن خاک کاسته مىشود و زمین نفس مىکشد. صبح آخرین چهارشنبهسورى مردم بر سر آب رفته و از روى آن مىپرند و مىخوانند:
آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه
(عاطل و باطل شود چهارشنبه) (بختم باز شود چهارشنبه)
آخرین چهارشنبهٔ اسفند با بارورى طبیعت همراه است. در روستاها چهارشنبهٔ آخر سال را 'چرشنبهخاتون' مىگویند و زنان بالاى اجاق خوراکپزى با آرد شکل زنى زیبا را مىکشند و زیر آن یک آینه و شانه مىگذارند تا وقتى چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. این رسم تأکید بر بارور شدن زمین در آخرین روزهاى اسفند دارد. در میان مردم آذربایجان شرقى هر چهارشنبه نامى دارد.
مفصلترین مراسم آخرین چهارشنبهسورى آن است که در آن شب برنج سفید پخته و همراه با آجیل و شیرنى بر سفره قرار مىدهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهویه است آنرا پائین مىاندازند. صاحبخانه نیز مقدارى آجیل و شیرینى در گوشهٔ سال مىبندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمىکشد. اگر خانوادهٔ دختر راضى باشند، نشانهاى به شال مىبندند. رسم شالاندازى هنوز در بعضى روستاهاى آذربایجان شرققى رایج است.
صبح آخرین چهارشنبه زنان بر سر چشمه رفته کوزهها را پر مىکنند و از روى آب مىپرند و گاه دامها را از آب عبور مىدهند. از آب چشمه براى روشن کردن سماور، خمیر کردن نان یا پختن غذا استفاده مىکنند.
فرستادن خوانچهاى از میوه و شیرینى در این روز براى عروس خانواده از مراسم دیگر چهارشنبهسورى است. خوردن هفت داه روغنی، شیرینى یا غله، درست کردن هفت نوع خوراکى شیرین نیز در این روز معمول است.
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
رسم های قدیمی روستای صومعه علیا
قوشاخ سالما در صومعه علیا(سوما)
پسران جوان یک دستمال بلند بدست میگیرند و میروند دنبال (قورشاخ سالاماخ)یعنی میروند و از بالا پشت بام فامیل و در و همسایه دستمالشان را داخل خانه ها اویزان میکنند تا صاحبخانه چیزهایی مثل آجیل جوراب و یا شال یا تخم مرغ و از این جور چیزها به عنوان تحفه ای داخل دستمالشان می بندند .
گولخ آسما در صومعه علیا(سوما)
رسمی که تا حدودی بین خانمها هست اینست که میروند و پشت در خانه فامیل فال گوش می ایستندکه به این کار به زبان محلی (گولخ آسما)میگویندو نیت میکنند که اولین حرفی که از دهان اهالی خانه در می آید به عنوان جواب نیتشان در نظر گرفته و بر می گردندو تفسیرش میکنند که مثلا این حرفی که گفته شد انشاالله خیر است.
چهل یاسین یا قئرخ یاسین
یکی دیگر از مراسم سال نو در صومعه علیا مراسم چهل یاسین است. این مراسم اغلب در مساجد اتفاق می افتد و روال آن به این
صورت است که درون تشت تمیز یا ظرف بزرگی آب چشمه ریخته و همه دور آن جمع شده و هر کس
یکبار( 40 نفر 40 تا) سوره یاسین را می خوانند و به آب فوت می کنند و با این نیت که سال نو را با برکت
شروع کنند، هرکس مقداری از آن را می خورد و یا اینکه زعفران را در آب حل کرده و سوره یاسین را با
آب زعفران 40 بار در کاغذ می نویسند بعد آن را درون آب می ریزند و بعد از کسانی که در محفل هستند
هر کسی مقداری از آن را برده و برای برکت به آب مورد مصرفی خود میافزاید یا به آب مصرفی حیوانات و
یا خمیر کردن آرد میافزاید، یا اگر مریضی داشته باشند به او می دهند تا شفا یابد.
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
اعتقادات سنتی روستای صومعه علیا
الف) خارش اعضای بدن
1- خارش گوش : اگر گوش کسی بخارد می گویند « گولاغیم گلدی ، قوناخ گلیر» و تفسیر این اعتقاد این است که میهمان خواهد آمد و منتظر در خانه می مانند تا کسی در بزند .
2- خارش کف دست : اگر کسی کف دستش بخارد می گویند صاحب پول و اموال خواهی شد .
3- خارش کف پا : اگر کف پای کسی بخار می گویند یا راه درازی خواهی رفت و یا کتک خواهی خورد .اگر هنگام چای خوردن استکانها به صورت تصادفی کنار هم به صورت افقی یا عمودی قرار بگیرند ، می گویند « استکانلار دوزیلیب ، قوناخ گلیر » و تفسیر آن این است که میهمان می آید .
عطسه : عطسه نوعی واکنش دفاعی بدن (رفلکس) به مواد محرک تنفسی یا التهاب مجاری تنفسی یا برای دفع ترشحات در هنگام بیماری است .
خرافات در مورد عطسه در روستای صومعه علیا بر چند مورد زیر است :
1- عطسه به معنی صبر کردن : اگر کسی یک بار عطسه کرد می گویند « تک صبیر گلدی » تفسیر این نوع عطسه این است که باید صبر کرد و اگر کسی کاری دارد یا به جایی می رود بایسی در آن کار تاخیر بیندازد . برای مثال یکی می خواست به زاهدان برود در ترمینان بزرگ تهران براش عطسه ( تک صبیر ) آمده بود و برگشته بود ، گفته بودند چرا پس نرفتی زاهدان ، گفت که عطسه آمد و برگشتم .
2- اگر عطسه دوبار و بی وقفه آمد می گویند « جوت صبیر گلدی » . تفسیر این نوع عطسه این است که انجام کار یا رفتن به جایی اشکالی ندارد .
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادبیات کودکان روستای صومعه علیا
نمونه های ادبیات کودکان روستای صومعه علیا اساساً شعرگونه ، موزون و آهنگین هستند و این خود بر جذابیت آن می افزاید . از دیدگاه ادبی نیز آنها آثاری کامل هستند .
الف) متل ها
متل ها شعرهایی کودکانه هستند که در آنها قصه ای نیز روایت می شود، هر چند که قصه های متلها اغلب بدون هیچ روال منطقی و داستانی هستند.
پیچاق
الیمی پیچاق کسیبدی
دسته پیچاق کسیبدی
یاغ گتیرین یاغلییاق
دسمال وئرین باغلییاق
دسمال ده وه بوینوندا
ده وه شیروان یولوندا
شیروان یولو بوز باغلار
دسته دسته گول باغلار
او گولون بیرین اوزئیدیم
تئله ریمه دوزئیدیم
قارداشیمین تویوندا
اوتوروب – دوروب سوزئیدیم
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
لایلای
لایلا دئدیم یاتاسان
قیزیل گوله باتاسان.
قیزیل گولون ایچینده
شیرین یوخو تاپاسان.
لایلای بئشیگیم لایلای،
ائویم ائشیگیم لایلای
اوزون گئج هلر بویو
چکیم کئشیگین لایلای.
لایلای دئدیم اوجادان
سسیم چیخمیر باجادان
تانری سنی ساخلاسین
چیچکدن ، قیزیلجادان .
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
مثل های رایج صومعه علیا (آتا بابا سوزلری)
1- چراغ اوز دیبینه ایشیق ورمزE موقعی بکار می رود که فردی در اثر توجه وافر به دیگران، از اطرافیان خویش غافل گردد.
2- پیچاق اوز دسته سین کسمز E یعنی چاقو هرگز دسته خود را نمی برد به این معنی که هیچ شخصی حتی فرد دیوانه و احمقی به خانواده خود آسیب نمی رساند.
3- قودالاسون قورتی چیخار Eزمانی که فردی در مورد چیزی عمیق شود و به جزئیات بپردازد این مثل بکار می رود یعنی هیچ چیزی غیر از خدا بی عیب و نقص نیست.
4- آتا مینماغین بیر عیبی وار، آت دان دوشماغین مین عیبی وار (آتا مینماخ راحتدی، آت دان یمماخ چتیندی) E یعنی اگر سوار بر اسب شدن یک عیب و ایراد داشته باشد از آن افتادن و پیاده شدن هزار مورد و مسئله دارد. رسیدن به ثروت و مقام خوشایند ولی از دست دادن آن سخت و ناگوار است.
5- یئمه میسن قازاتینی، نه بیلیسن لذتینی E زمانی که فردی لذت چیزی را نچشیده باشد این مثل را بکار می برند.
6- یای وار، قیش وار، چوخ ایش وار E این مثل در مورد شخص عجول بکار می رود بدین مضمون که فردا تابستان و زمستان خواهد آمد و کار زیادی در پیش است و تا رسیدن به نتیجه وقت زیادی لازم است.
7- قورد دومانلیغی سوور Eیعنی گرگ از پراکندگی، بلبشویی و مه آلودی خوشش می آید تا از فرصت بوجود آمده بتواند به اهداف پلیدش دست یابد. در مورد کسانی که سعی در بهم ریختن وضع موجود و بهره برداری از آن به نفع خود دارند به کار می رود.
8- آختاران تاپار E یعنی خواستن توانستن است و به عبارت دیگر جوینده یابنده است.
9- هامینی بذر، ئوزی لوت گذر E در مورد افرادی بکار می رود که همیشه به دنبال آرایش، اصلاح و سروسامان دادن دیگران هستند و در مورد خود کاری انجام نمی دهند.
10- هاردا آش، اوردا باش E در مورد افراد فضول، سمج و پررو بکار می رود.
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
قدیم سوما بایاتلاری
شعر های عامیانه روستای صومعه علیا
تبریز اوستو مییانا
گول سونبوله دایانا
اوخو بولبولوم اوخو
بلکه یاریم اویانا
--------------------------------------------------------
باغا گیردیم باغبانسیز
دوه گؤردوم ساربانسیز
عالمه درمان ائتدیم
اؤزوم قالدیم درمانسیز
--------------------------------------------------------
قیزیل گول اولمایایدی
سارالیب سولمایایدی
بیر آیریلیق بیر اؤلوم
هئچ بیری اولمایایدی
--------------------------------------------------------
چیخدیم داغین باشینا
یازی یازدیم داشینا
گلن مردم اوخوسون
نه لر گلدی باشیما
--------------------------------------------------------
بو گلن یار اولایدی
الینده نار اولایدی
ایکیمیز بیر کوًینکده
یاخاسی دار اولایدی
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید